.
شرمنده نگاه توام...
خانم ! تو رو خدا یه شاخه گل بخرید
زن در حالی که گل را از دستش می گرفت
نگاه پسرک را روی کفش هایش حس کرد
چه کفش های قشنگی دارید !
زن لبخندی زد و گفت:
برادرم برایم خریده است دوست داشتی جای من بودی؟
پسرک بی هیچ درنگی محکم گفت :
نه ولی دوست داشتم جای برادرت بودم !
تا من هم برای خواهرم کفش می خریدم…
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |