هی این بغض های فرو خورده
از گلویم بیرون نمی زنند
می ترسم ........
عاقبت
فرو بریزد
چیزی شبیه....تو
و رود شود
و دور شود
و دودمانم را ....
هی فرو میخورم مثل دود
که از سیر ششهایم
به لبم میرسد
به لبم رسیده حالا این همه بغض
جان می شود
رسیدن و کندنش فرقی نمیکند
کنار لبم
(مریم اسدی)
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |